وقتی فرزندتان ناراحت،
عصبانی یا غمگین است و اگر نزد شما آمد و گفت:
” من دیگه خونه خاله زهره نمیرم”
” من دیگه بابا را دوست ندارم”
“معلم ما همهٔ بچه ها را دوست داره، به جز من!”
“من دیگه با سعید دوست نیستم”
و….
در چنین مواقعی شروع به صحبت نکنید.
سعی نکنید او را متقاعد کنید که او اشتباه میکنه
و زود نباید تصمیم گیری کنه.
به فرزندتان نگویید: نه تو اشتباه میکنی بابا
یا خاله زهره یا معلمت خیلی تو را دوست دارند و خیر و صلاح تو را میخواهند.
نه در چنین مواردی هیچ
یک از صحبت های شما راهحل مناسبی نیست!!!
پس چه کار کنیم؟
در چنین مواردی شما نباید صحبت کنید
شما باید شنونده خوب و فعالی برای حرفهای طرف
مقابلتان( کودک ) باشید.
شنونده فعال یعنی فقط شنونده باشید و تمام
حواستان به حرفهای او باشد.
سراغ کاری نروید و اگر مثلأ در حال ظرف شستن
هستید؛ شیر آب را ببندید، هم قد کودک شوید، دستهایش را بگیرید ، در چشمانش نگاه
کنید و اجازه دهید راحت و کامل حرفش را بزند.
نگویید الان دارم ظرف میشویم بعدا حرفت را بزن،
او الان میخواهد صحبت کند.
حرفش را قطع نکنید.( بسه، حرفش را نزن)
قضاوت نکنید.( خوب شاید حقت بوده_تو چی کار کرده
بودی؟)
انکار نکنید.( اینطوری نبوده)
مسخرهاش نکنید.( آخه اینم شد حرف)
با زبان بدن یا حالت چهرهتان احساس همدلی به او
بدهید.( نه اینکه اخم کنید ، یا لبتان را گاز بگیرید ، یا پشت دستتان بزنید).
کودک معنی همه این حرکات و رفتار را میداند و
ممکن است از ادامه صحبتش با شما صرف نظر کند یا دروغ بگوید.